کد خبر: ۲۹۳۳
۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

خوشی‌های جهادی

این نوجوان جهادی که هنگام شیوع کرونا در دوخت ماسک و تهیه بسته‌های معیشتی نیز حضور فعال داشته است، برای نیازمندان و محرومان در تهیه و توزیع غذای گرم هم مشارکت دارد. می‌گوید: من در حالت عادی روزی هفتاد هشتاد هزار تومان خرج می‌کنم اما از وقتی اردوهای جهادی می‎رویم، خرج خودم را به 20هزار تومان رسانده‌ام و باقی این پول را کنار می‌گذارم تا در اردوهای جهادی صرف نیازمندان کنم.

در آستانه نوجوانی درست همان زمانی که برداشتن هر گامی، می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد، با گروهی جهادی آشنا شد که مسیر زندگی‌اش را تغییر دادند. اولین اردویی که همراه آن‌ها رفت آن‌قدر خوش گذشت که پای ثابت گروه شد و تاکنون 12اردوی جهادی را رفته است. 

متین مدرسه رنگ می‌کند، آجر بالا می‌اندازد، سیمان درست می‌کند و در انتهای همه این‌ها از تماشای لبخندهای مردم ساده روستا لذت می‌برد. کیک بوکس هم کار می‎‌کند و سال‎های 1399 و 1400 به ترتیب مقام اول و سوم استانی نوجوانان این رشته را کسب کرده است.


لذت هم‌نشینی با مردم روستا

متین خالو محمدآبادی نوجوان هجده‌ساله محله دانشجو است. از چهار سال پیش به اردوهای جهادی ورود پیدا کرده است. روحانی مدرسه‌شان به نماز جماعت اکتفا نمی‌کرد و دانش‌آموزان را به مکان‌های تفریحی، دوچرخه‌سواری، فوتبال و... می‌برد. یک‌بار هم اعلام کرد که می‌خواهند به اردوی جهادی بروند و مدرسه رنگ کنند. متین نیز راهی شد و همین اولین اردو آ‌ن‌قدر برایش خاطره‌ساز شد که دیگر در هر اردوی جهادی بود، شرکت کرد.

او می‌گوید: در این اردوها به مناطق و روستاهای محروم می‎رویم و بدون دریافت هیچ هزینه‌ای، مدرسه‌شان را رنگ می‌زنیم و قسمت‌هایی از خانه‌های روستاییان که خراب شده را تعمیر و بازسازی می‌کنیم.
این هم‌نشینی با مردم روستا، دیدن سادگی و قدرشناسی آن‌ها و دعای خیرشان، هر بار انرژی و انگیزه او را برای رفتن به اردوهای بعدی بیشتر و بیشتر می‌کند.

ما هر جا می‌رویم غریبه هستیم اما آن‌ها آن‌قدر مهربان و صمیمی برخورد می‎کنند که انگار فامیلشان هستیم

متین تعریف می‌کند: ما هر جا می‌رویم غریبه هستیم اما آن‌ها آن‌قدر مهربان و صمیمی برخورد می‎کنند که انگار فامیلشان هستیم. هرچه دارند با جان و دل به ما می‌دهند و آدم شرمنده این همه سخاوت آن‌ها می‌شود برای همین همیشه با خودم می‌گویم حالا که می‌توانم کاری برای این همنوعان خودم انجام دهم چرا دریغ کنم و وقتم را به بطالت بگذرانم.

البته به گفته خودش کار جهادی در روستا هر قدر زحمت داشته باشد چندین برابرش شادی و خنده دارد طوری که همین شوخی‌ها و خنده‌های هنگام کار از خیلی تفریحات دیگر، بیشتر به آن‌ها خوش می‌گذرد و برایشان خاطره‌ساز شده است.


فرغون‌سواری بچه‌های روستا

او یادی از فرغون‌بازی‌ها می‌کند و می‎گوید: بچه‌های روستا هیچ وسیله بازی و سرگرمی‌ای ندارند. شده با دیگر دوستانم شب تا صبح بیدار بودیم و بچه‌ها را به ترتیب سوار فرغون می‌کردیم و این‌قدر این فرغون بازی به ما و آن‌ها خوش می‌گذشت که سرش دعوا بود.

این نوجوان جهادی هنگام شیوع کرونا در دوخت ماسک و تهیه بسته‌های معیشتی حضور فعال داشته است. همچنین برای نیازمندان و محرومان در تهیه و توزیع غذای گرم مشارکت دارد.
او می‌گوید: من در حالت عادی روزی هفتاد هشتاد هزار تومان خرج می‌کنم اما از وقتی اردوهای جهادی می‎رویم، خرج خودم را به 20هزار تومان رسانده‌ام و باقی این پول را کنار می‌گذارم تا در اردوهای جهادی صرف نیازمندان کنم.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44